پروژه تحلیل فلسفی لذت زیباییشناسانه و نقش آن در نظریه زیباییشناسی مدرن
خلاصه ای از پروژه:
فلسفه زیباییشناسی در دوره مدرن، ایدههای هنر زیبا و ارزش زیباییشناسانه را توسعه داد و به متون بنیادین نظریه زیباییشناسی معاصر تبدیل شد. این نظریهها با وارد کردن تفاوتهای جنسیتی به مفاهیمی چون زیبایی، لذت و خود زیباییشناسی، این ایده را تقویت کردند که هنرمندان و منتقدان هنر به نحوی آرمانی مذکر هستند. این عوامل در رابطه با فعالیت زنان هنرمند اهمیت قابل توجهی دارند، زیرا در مباحث انتزاعی زیباییشناسی فلسفی، شبکههایی از مفاهیم وجود دارند که به توصیف و تعیین حدود و چگونگی فعالیت زنان، چگونگی فکر و احساس آنها و کیفیاتی که میبایست در هنر و زندگی پرورش دهند، میپردازند.
واژه «زیباییشناسی» برای مشخص کردن نوعی تجربه ابداع شد که هیچ واژه رسایی در زبان بومی برای آن وجود نداشت. این واژه در فلسفه آلمانی در قرن هجدهم اشارهای بود به سطحی از شناخت که توسط آن شخص از تجربه حسی بیواسطه و پیش از انتزاع عقلانی، دریافتی حاصل میکند که سازماندهنده آگاهی به طور کلی است. اما به سرعت تجدید نظر شد تا بیشتر به دریافتی مشخص که شامل تجربهای نیرومند از زیبایی میشود، اشاره کند. بیواسطه بودن، یکتایی و صمیمیت تجربه حسی و زیبایی بیشتر شهودی جزئی را نشان میدهد تا دانش کلی.
با شکلگیری نظریههای مختلف در توصیح ایده یک حوزه مخصوص به لذت زیباییشناسانه، واژه زیباییشناسی به تدریج در قرن نوزدهم تبدیل به علامت مشخصهای برای یک محدوده مجزا از مطالعات فلسفی شد: علم زیباییشناسی. نقش محوری لذت در نظریه زیباییشناسی به سادگی فهمیده میشود. اشیایی که زیبا دانسته میشوند چنان متنوعند که به سختی میتوان یک کیفیت واحد که جملگی در آن مشترک باشند را تعیین کرد. برخی فیلسوفان بر این عقیده بودهاند که «زیبایی» آن کیفیتی است که تمام این اشیاء آن را دارا هستند و به مدد آن زیبا دانسته میشوند.
مطابق با این تحلیل، این کیفیت علیرغم رازآلودگی و عدم امکان اشاره دقیق به آن، ابژکتیو است، بدین معنا که در خود شیء مسکن دارد و برای وجود داشتن، به واکنش شخص مدرک وابسته نمیباشد. دیگر فیلسوفان نسبت به حضور یک کیفیت ابژکتیو در اشیاء زیبا نظری شکاکانهتر داشتهاند و معتقدند آنچه اشیاء زیبا در آن با یکدیگر مشترکند، یک دارایی مشخص نیست بلکه استعدادی است برای برانگیختن یک واکنش در یک سوژه – شخصی که این اشیاء را زیبا تلقی میکند. این رویکرد سابژکتیو به زیبایی، اهمیت زیادی در اواخر قرن هفدهم کسب کرد و در طول قرن هجدهم به عنوان موضوع بحثی شدید باقی ماند.
تأکید بر لذت مشکلاتی را به وجود میآورد، زیرا به نظر میرسد که لذت به واکنشهای شخصی و حتی طرز فکر خصوصی متصل است، اما زیبایی به نظر میرسد که بیشتر مسأله یک هوی و هوس خالصانه سابژکتیو باشد. در عین حال، فرض عمده در اوایل دوره مدرن بر این بود که لذت وقتی اتفاق میافتد که میلی ارضا شده باشد، و این اميال معمولاً خودخواهانه و بر پایه منابع شخصی بودهاند. به منظور رفع این مشکل، تلاش شد تا معيارهاي مشتركي براي واكنشهاي مربوط به لذت فراهم شود تا خود خواهي مخصوص به ميل شخصي را از سر راه بردارند و معیاری برای ذوق تامین شود.
**دنبال پروژههای دانشجویی برتر و آماده برای استفاده هستید؟ همین حالا پروژههای آماده ما را دانلود کنید!
عناوین و فهرست کلی پروژه:
فلسفه زيبايي شناسي
لذات زيبايي شناسانه
زيبايي شناسي
زيبايي
رویکرد سابژکتیو به زیبایی
تأکید بر لذت
ذوق
ذوق و زیبایی
تحلیل طبیعت انسان توسط دیوید هیوم
آراء بورک در باب زیبایی
آراء كانت در باب احكام ذوقي
ذوق چه كسي؟
نظريههاي مربوط به نگرش زيبايي شناسانه
آرتور شوپنهاور
جرمی استولنیتز
نقدهاي فمينيستي در مورد درك زيبايي شناسانه
نگاه خیره مردانه
خلاصه
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.